یکشنبه، مهر ۰۲، ۱۳۹۱

مناظره کوروش راد با گمنامیان درباره «شورای ملی ایرانیان» (قسمت دوم)



پیش درآمد:
چندگاهی است که در وبسایتی موسوم به  «فراخوان ملی» بیانیه ای منتشر شده است که از تمام احزاب و کنشگران سیاسی برای تشکیل «شورای ملی ایرانیان» با هدف غایی برگزاری «انتخابات آزاد» در ایران دعوت به عمل آورده است. با توجه به بُروزِ حساسیتهای مختلف درباره چگونگی و کارکرد این شورا در میان اقشار سیاسی متفاوت پس از صدور این بیانیه، مناظره ای مابین کوروش راد، فعال سیاسی جمهوری خواه و لائیک، با گمنام گمنامیان، دبیر کانون وبلاگنویسان مستقل و از امضاءکنندگان و مدافعان این منشور، در جریان است که با توافق طرفین به شیوه قسمت به قسمت منتشر می گردد.


____________________سوال آقای، کوروش راد :
در ابتدا خدمت شما عرض کنم من هیچ مشکل خاصی در راهبرد محوری فراخوان ‹‹تحقق انتخابات آزاد ››و همچنین ‹‹مفاد منشور››مشاهده نکردم . اما در خصوص منبع مشروعیت سیاسی شورای ملی که اشاره کردید تنها ازمفاد منشور تامین می شود ˛ با شما موافق نیستم . برای مثال ˛میتوانبه کنگره ملی آفریقا اشاره کرد که منبع اعتبارش حضور شخصیتی نظیر نلسون ماندلابود و نه صرفا اساسنامه اش .در نگاه اول این فراخوان به منظور تشکیل شورایی فراگیراست که می خواهد نماینده مردم ایران برای تحقق انتخابات آزاد باشد . شما به درستی صحبت از عدم اعتماد مردم به یک گروه یا شخص خاص کردید . در غیاب احزاب با سابقه و دارای خط مشی سیاسی مشخص نظیر جبهه ملی یا جبهه جمهوریخواهان دموکرات و لائیک که پس از دو هفته از صدور فراخوان به آن نپیوسته اند چطور می توان اعتماد اکثریت مردم با گرایشات سیاسی متفاوت را به شورایی جلب کرد که آقای رضا پهلوی تنها چهره سرشناس آن شورا است. آیا ادامه این روند موجب تقویت شائبه هژمونی طیف سلطنت طلب در شورای آینده نخواهد شد ؟ در خصوص عدم مشارکت احزاب و چهره های شاخص جمهوریخواه در این فراخوان ˛ نظر شخصی ام را به صراحت عنوان می کنم . با خاموشی خیزش مردمی سال 88 و متعاقب آن افزایش خطر حمله نظامی به ایران ˛ فعالیتهای تبلیغاتی سلطنت طلبان و در راس آنها آقای رضا پهلوی افزایش یافت و در کنار آن برگزاری کنفرانسهایی با منابع مالی مبهم نظیر استکهلم و بروکسل و حضور چهره سرشناس نئوکانها [1] امانوئل اتولنگی [2] در این کنفرانسها فرضیه چلبیسم و آلترناتیوسازی و تشکیل دولت در تبعید را در محافل جمهوریخواه مخالف حمله نظامی تقویت کرد . مواضع آقای پهلوی در نشریه فوکوس آنلاین در خصوص استقبال مردم ایران از مهاجمان خارجی[3] مهر تائیدی زد بر تمام آن فرضیات و بنابراین مشارکت احزابجمهوریخواهدر فراخوانی که استراتژی محوریش تحقق انتخابات آزاد است اما تاکتیکهایش برای برگزاری انتخابات آزاد  در فقدان ‹‹خیزش مردمی ››مشخص نیست ˛ را ناممکن ساخت.

1.        روزنامه ژونال وال استرین
2.         پیوند به این نوشته در سایت بالاتربن
3.         نشریه اینترنتی ایران در جهان

________________________پاسخ گمنامیان
کورش گرامی، فرموده اید:
" در خصوص منبع مشروعیت سیاسی شورای ملی که اشاره کردید تنها ازمفاد منشور تامین می شود با شما موافق نیستم . برای مثال  می توان به کنگره ملی آفریقا اشاره کرد که منبع اعتبارش حضور شخصیتی نظیر نلسون ماندلا بود و نه صرفا اساسنامه اش"

1-      نلسون ماندلا، به دلیل رنگ پوست یا مدل موی خود، نلسون ماندلا نشد، بلکه به این دلیل نلسون ماندلا شد که بر اساس منشوری نا نوشته ولی  مشابه منشور فراخوان ملی، فعالیت آزادی خواهانه خود را آغاز کرد. در حقیقت، وجود منشور نانوشته مشابه این منشور، نقشی اساسی را تولد سیاسی نلسون ماندلا بازی کرد.
2-      نلسون ماندلا، کی نلسون ماندلا شد؟! زمانی برای آزادی و برابری، قد علم کرد و ایستاد. این منشور کمک می کند تا افراد، هم در مسیر درست قرار گیرند، هم ترغیب شوند به ایستادن. یعنی این شورا می تواند زمینه ساز شکل گیری نلسون ماندلاها باشد.
3-      در ایران فاقد شخصیت کاریزماتیکی و معتبری  هستیم که با قد علم کردن او، مردم به او اعتماد کنند، لذا نمی توان گفت چون چنین شخصیتی نداریم، نباید علیه ظلم و جور رژیم اسلامی مبارزه کنیم.
4-       مردم ایران آماده تلاش و مبارزه هستند، در تظاهرات خرداد سه سال پیش، سه و نیم ملیون ایرانی پا به خیابان گذاشتند، اما چون رهبریتی نبود، این پتانسیل عظیم، به بی راهه رفت.
5-      اگر بخواهیم بگوییم باید صبر کنیم تا یکی مثل نلسون ماندلا پیدا شود، پس بایدسالها منتظر باشیم تا یکی شبیه او یافت شود و بعد شورا تشکیل دهد!
6-      اصولا مردم ایران، به شخصیت های حقیقی، اعتماد نمی کنند، در سی سال گذشته، چندین بار با خیانت چنین شخصیت هایی روبرو شدند، بار اول خمینی بود که وعده آب و برق مجانی داد(!)، بار دوم خاتمی بود که دانشجویان را در کوی دانشگاه سلاخی کردند و از جایش تکان نخورد(علی رغم بیست میلیون رای) و بار سوم، میرحسین موسوی بود که سه و نیم میلیون ایرانی در خیابان بودند (یکی از بزرگترین تجمعات تاریخ ایران) و ایشان به جای استفاده از این پتانسیل مردم را به خانه فرستاد.
7-      اول مرغ بود یا تخم مرغ؟! سوال اینجاست، آیا باید صبر کنیم چنین شخصیت کاریزماتیکی (مثل نلسون ماندلا) در ایران یافت شود و بعد شورا را تشکیل دهیم، یا اینکه اول باید شورا را تشکیل دهیم تا بر اساس منشور آزادی خواهانه اش، جوانان ایرانی هر یک تبدیل به یک نلسون ماندلا شوند؟!
لذا با پوزش، بنده مخالف این هستم که ما باید منتظر علم شدن یک نلسون ماندلا باشیم، باید شورایی تشکیل شود که خود نقش رهبری را به عهده گیرد و خود زمینه ساز تولد نلسون ماندلاها شود.

کورش عزیز، فرموده اید:
"در نگاه اول این فراخوان به منظور تشکیل شورایی فراگیراست که می خواهد نماینده مردم ایران برای تحقق انتخابات آزاد باشد . شما صحبت از عدم اعتماد مردم به یک گروه یا شخص خاص کردید . در غیاب احزاب با سابقه و دارای خط مشی سیاسی مشخص نظیر جبهه ملی یا جبهه جمهوریخواهان دموکرات و لائیک که پس از دو هفته از صدور فراخوان به آن نپیوسته اند چطور می توان اعتماد اکثریت مردم با گرایشات سیاسی متفاوت را به شورایی جلب کرد که آقای رضا پهلوی تنها چهره سرشناس آن شورا است. آیا ادامه این روند موجب تقویت شائبه هژمونی طیف سلطنت طلب در شورای آینده نخواهد شد ؟"

1-      این فراخوان دو هفته است که منتشر شده و صد البته زمان برای  قضاوت درباره اینکه چه کسی به آن می پیوندد و چه کسی نمی پیوندد، کمی زود است!
2-      درباره جبهه ملی نیز، تا جایی که من می دانم، " سازمان جوانان جبهه ملی خارج از کشور" به این شورا پیوسته اند و در سایت  فراخوان ملی، ، نام آنها وجود دارد.
3-      اجازه دهید برای شما مثالی بزنم، در تمامی کشورهای پیشرفته، اگر شما فردی مجروج را کنار خیابان ببینید و مثلا او را به بیمارستان نرسانید، جرم مرتکب شده اید و مجازات سنگینی دارد.
حال توجه کنید که کشور ایران، در شرف نابودی و تجزیه است، آنوقت برخی از گروه های سیایس، از پیوستن به یک شورای ملی (که می تواند ایران را نجات دهد) سر باز می زنند. آیا این عمل، شبیه به عدم نجات آن مجروح نیست؟!
چه چیزی باعث می شود گروه سیاسی ایکس، از پیوستن به این شورا، طفره برود؟!
4-      من از شما سوال می کنم و خواستار پاسخ شفاف هستم، شما با جبهه جمهوریخواهان، ارتباط نزدیک و حسنه دارید، لطفا شما به من بگویید چه دلیلی برای نپیوستن آنها به این منشور و شورا، وجود دارد؟! کدام بند این منشور است که با موازین اخلاقی و سیاسی همگامان شما، همخوانی ندارد؟!
5-      اجازه دهید ما تعریف مشخصی را داشته باشیم، سلطنت طلب کدام است و پادشاهی پارلمانی کدام است؟
-          الف)  طرفداران سلطنت طلب، افرادی هستند که به دیکتاتوری شاه اعتقاد دارند و با دمکراسی، سر جنگ دارند. این اشخاص، انقلاب سال 57 را شورش می دانند(!) و یا معتقدند مردم ایران، لیاقت حکومت شاه را نداشته اند و باید چماق بالای سر آنها باشد.
-          ب) طرفداران پادشاهی پارلمانی، گروهی هستند که به دمکراسی  معتقدند، اعتقاد دارند که شاه نباید در امور ممکلت دخالت کند و صرفا یک نماد است. چنین افرادی، طالب دمکراسی هستند و می دانیم که چنین تفکری مثلا در بریتانیا یا سوئد، به دمکراسی بسیار پایداری ختم شده است.
از نظر من سلطنت طلبان در این شورا، جایی را ندارند، چه آنکه منشور این شورا، به صراحت به دمکراسی، حق حاکمیت مردم بر کشور ایران، ازادی بیان و آزادی اندیشه و همینطور اعلامیه جهانی حقوق بشر و اعلامیه بین المجالس تاکید موکد می کند.
6-      البته که برخی از گروه ها و طرفداران پادشاهی، جزو اولین کسانی بوده اند که این منشور را امضا کرده اند، خود من به عنوان یکی از اولین امضا کنندگان، جمهوری خواه هستم،  هنوز هم گروه های جمهوری خواه، پاسخ روشنی (چه مثبت و چه منفی) نداده اند.
7-      اصولا این شورا و این منشور، درباره نوع حاکمیت در آینده ایران، نه نظری خواهد داشت و نه اجازه اظهار نظر دارد! بر اساس این منشور، نوع حاکمیت ، باید دمکراسی باشد، حالا چه جمهوری و یا چه پادشاهی پارلمانی.
8-      نگاشته اید "هژمونی سلطنت طلبان"، هموطن عزیزم، عرض کردم که سلطنت طلبان در این شورا، جایی را نخواهند داشت، طبیعتا در ایران آینده حق رای دارند، اما نظریات آنها در تقابل آشکارا با این منشور است و امکان به رای گذاشتن نخواهد یافت.
9-      اما واقعیت، حضور پر رنگتر طرفداران پادشاهی پارلمانی در قیاس با جمهوری خواهان تا این لحظه است، ما تنها شاهد حضور تعدادی از جمهوری خواهان منفرد بوده ایم  و صد البته که مسول این کم کاری نیز خود جمهوری خواهان هستند که هنوز همکاری خود را آغاز نکرده اند.
10-  قطعا از جمهوری خواهان برای مشارکت در این شورای ملی دعوت شده است، و صد البته که حضور آنها، باعث شادمانی همه خواهد بود.
11-  کمال بی انصافی جمهوری خواهان است که از مشارکت برای نجات ایران و تشکیل شورای ملی، سر باز زنند و بعد شورا را زیر "هژمونی سلطنت طلبان" بدانند.
آیا بهتر نیست گروه های جمهوری خواه نیز آستین بالا بزنند و به این شورا بپیوندند؟
کورش عزیز، ادامه داده اید که:
"در خصوص عدم مشارکت احزاب و چهره های شاخص جمهوریخواه در این فراخوان  نظر شخصیم را به صراحت عنوان می کنم . با خاموشی خیزش مردمی 88 و افزایش خطر حمله نظامی به ایران فعالیتهای تبلیغاتی سلطنت طلبان و در راس آنها آقای پهلوی افزایش یافت و برگزاری کنفرانسهایی با منابع مالی نامشخص نظیر استکهلم و بروکسل و حضور چهره سرشناس نئوکانها (1) امانوئل اتولنگی ( 2)  در این کنفرانسها  تئوری چلبیسم و آلترناتیوسازی و تشکیل دولت در تبعید را در محافل جمهوریخواه مخالف حمله نظامی تقویت کرد . مواضع آقای پهلوی در نشریه فوکوس آنلاین در خصوص استقبال مردم ایران از مهاجمان خارجی( 3) مهر تائیدی زد بر تمام آن فرضیات و بنابراین مشارکت در فراخوانی که شعار محوریش انتخابات آزاد است اما تاکتیکهایش برای برگزاری انتخابات آزاد  در فقدان خیزش مردمی مشخص نیست را برای احزاب جمهوریخواه ناممکن ساخت ."
1-      شخصا مسایل کنفرانس بروکسل و استکهلم را از نزدیک دنبال کرده ام، هیچ ربطی بین این دو کنفرانس با رضا پهلوی وجود ندارد. ضمنا، هیچ ارتباطی نیز بین این فرخوان ملی، با آن دو کنفرانس یاد شده وجود ندارد!
2-      آقای پهلوی صرفا یکی از حمایت کنندگان این فراخوان بوده است و نفد سیصدم امضا کنندگان است.
3-      اگر جمهوری خواهان نگران عملکرد آقای پهلوی هستند، چرا خود در شورا حاضر نمی شوند تا جلوی گمراهی این شورا و به بیراهه رفتنش را بگیرند؟!
4-      مطالبی که شما از نشریه فوکوس نقل کرده اید:
الف- رضا پهلوی رسما مطالبی را که نشریه فوکوس از او نقل کرده بود را تکذیب کرده است.
ب- در جریان هستم که بک شکایت حقوقی از طرف آقای پهلوی علیه نشریه فوق در جریان است.
ج- مطالب منتشر شده در نشریه فوکوس، در تناقض آشکار با صدها مصاحبه دیگر رضا پهلوی است! با توجه به اینکه رضا پهلوی مطالب فوکوس را تکذیب کرده است و حتی شکایت رسمی از آن نشریه آغاز گردیده است، استناد به گفته های آن نشریه، دور از اخلاق است و در یک بحث منطقی جایی ندارد.

5-      یکی از مهمترین بند های این منشور، مخالفت با حمله نظامی است. لذا چنین اتهامی به این شورای ملی، باعث شگفت زدگی اینجاب گردید!
 از شما عاجزانه خواهش می کنم متن منشور را ملاحظه بفرمایید!

6-      پاسخ به اشاره شما به "مشخص نبودن تاکیتیک های این شورای ملی برای برگزاری انتخابات آزاد در ایران":
الف_ پیشنویس منشور شورای ملی، که هم اکنون در دسترس شما عزیزان است، به صراحت اشعار می دارد که:
" راهی به دور از خشونت و مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر ....برای گذار دموکراتیک از رژیم جمهوری اسلامی و برقراری حاکمیت ملت ایران"
ب_ لطفا توجه فرمایید، اصولا شورای ملی هنوز تشکیل نشده که بتواند درباره تاکتیک ها نظر بدهد. اجازه دهید شورا تشکیل بشود، بعد اظهار نظر طلب کنید.چیزی که در این مرحله مشخص است، تاکتیک مورد نظر "راهی به دور از خشونت" خواهد بود.
بماند که ای کاش دوستان جمهوری خواهی مانند شما، خود در این کارزار وارد عمل شوند، و با عضویت در شورا، نظرات خود را بگویند و نظرات دیگران را نقد کنند.
ج- بدون شک، اگر مردم ایران رهبری منسجمی داشته باشند، می توانند با استفاده از شیوه های متعدد مقاومت مدنی و بدون دست یازیدن به خشونت، شرایط انتخابات آزاد را فراهم نمایند.
د- از شما دوست گرامی، به عنوان یک جمهوری خواه خواهش می کنم با مشارکت در این شورا، خود شخصا در طراحی روش های بدون خشونت، مشارکت نمایید.
ر- به عنوان مثال نگارنده حدود سه سال پیش،  طرح «ترافیک سبز»  را برای مقاومت مدنی، ارایه کردم، اما به دلیل عدم حمایت از طرف اصلاح طلبان، عقیم شد.  اکنون نیز چندین طرح عملی، آماده کرده ام که به محض تشکیل شورای ملی، آنرا تقدیم کمیته مربوطه در  شورای ملی خواهم کرد.

در پایان این بخش، از شما سپاسگذاری می کنم و منتظر دریافت بخش بعدی مناظره هستم.

---------------نوشته های دو روز گذشته من:




۹ نظر:

  1. لینک بالاترین

    https://balatarin.com/permlink/2012/9/23/3153338

    پاسخحذف
  2. حالا انگار جبهه ملی یا جبهه جمهوریخواهان دموکرات و لائیک ماشالله چقدر با جمهوری اسلامی مبارزه کردند وبین مردم محبوبیت دارند ؟! من اولین باره که اسم جمهوریخواهان دموکرات و لائیک می شنوم ؟! اصلا نمی دونم کی هستند ! ولی جمهوری خواهان با سیاست احقمانه خاله زنکی و لجبازی که با رضا پهلوی در پیش گرفتند بدجوری دارند از چشم مردم می افتند اینها کاری به جمهوری اسلامی ندارند فقط از محبوبیت رضا پهلوی می ترسند واسه همین همراهی نمی کنند احمق ها هنوز نمی فهمند که کسانی که عضو شورا میشن همه کاره هستند آش نخورده و دهن سوخته ! این چلبی سازی رو این دارودسته اکبر گنجی تو دهن گذاشتند

    پاسخحذف
  3. من که دارم از خوشحالی بال در میارم دست این جمهوری خواهان داره پیش مردم رو میشه میفهمن چه بیشرف هایی هستند که منافع ملی رو قربانی منافع شخصی میکنند :)) من بعید میدونستم پادشاهی مشروطه بتونه در انتخابات آزاد رای بیاره ولی با این گندی که جمهوری خواهان دارن میزنن مردم دارن روز به روز بیشتر به مشروطه خواهان و رضا پهلوی علاقه مند میشن شانس نظام پادشاهی مشروطه با این خیانت های جمهوری خواهان داره روز به روز بیشتر میشه هنوز خیانت جبهه ملی رو به شاپوربختیار فراموش نکردم چطور تنهاش گذاشتند ! اینا اگر ذات و صفت داشتند به یاران خودشون پشت نمیکردند چه برسه به بقیه !

    پاسخحذف
  4. nang bar gemboori slami va tamameh akhoondakhayash.

    پاسخحذف
  5. بابا جان شوروی درافقانستان بود

    کومونیست و تودهایها در ایران بود

    تنها راه برای ایران در مقابله اسلام بود

    در جنگ جهانی دوم ایران پل پیروزی بود

    در جنگ سرد باز ایران پل پیروزی برای غرب بود

    جمهوری اسلامی تنها راه مبارزه با کومونیست بی خدا بود

    ولی آخر کار اسلام برای غرب طالبان و بن لادین بود

    جنگ بعدی برای غرب با اسلام و طالبان بود

    تنها راه مبارزه برای پیروزی با جمهوری اسلامی بود

    سوت زدیم و غرب و شرق خواب بود

    پاسخحذف
  6. یادته چقدر ازون دوگوزه مادرجنده و چرمنی عوضی و ساشکولانی حمایت میکردی کسکش!؟
    هر چی من بهت میگفتم من و تو همفکریم و نباید تو وقتی از دوگوزه حمایت میکنی..به من ناسزا بگی.. ولی تو حرومی بیشتر به من فحش میدادی
    بالاترین رو میگم
    ای ریدم تو بالاترین و کس ننه دوگوزه و چرمنی و ساشکولانی و تو حرومزاده
    شما کسکشا همیشه عامل تفرقه بین اعضای مبارز بالارتین بودید
    حرومزاده ها

    پاسخحذف
  7. خدا مرا آزاد خلق کرد ای مرد بی خدا

    به من زبان داد که حرف دل بگویم

    به من عقل داد که راه زندگی بپویم

    تو آمدی گفتی که من نباید حرف دل بگویم

    آزادی من گرفتی و قفل زدی به گلویم

    تو میخوای زندگی مرا دیکته کنی و من بپذیریم

    آواره کردی مرا که از وطن بگریزم

    حالا من اینجا نشسته ام که آخر و آقبت تو را ببینم

    آخر از خانه ام خوای رفت ای مرد بی خدا خانه پس بگیرم

    تو را در زباله دان تاریخ خواهم انداخت بعد آن جشن بگیرم از طرف سوت سوتک

    پاسخحذف
  8. ای کاش این آقای بیخرد این اسم رو انتخاب نمیکرد

    این آدم به اندازه یک خر هم نمیفهمه تو کجا درس خوندی

    حتما در فیضیه قم ان آفت الله ها به تو این تر حرف زدن را

    یاد دادن خر در مقابل تو دیپلم ریاضی داره فهم داشته باش

    ادب داشته باش ای بیخرد تو و امثال تو این مملکت رو به نابودی

    دارن میبرن خجالت بکشید . برو دهانت رو بشور ای بی ادب

    از طرف سوت سوتک

    پاسخحذف
  9. دوستان ما باید فارق از اینکه جمهوریخواه هستیم یا طرفدار پادشاهی پارلمانی (نه مشروطه) باید با هم متحد بشویم برای استقرار دموکراسی و جامعه مدنی در ایران.

    پاسخحذف

نکاتی که هنگام استفاده از بخش کامنتها بهتر است به آن دقت فرمایید:
**١_ بنا به اعتقاد راسخ و بی چون و چرای من به آزادی بیان ، کامنت های شما مستقیما منتشر می شود. ** ٢_لطفا هنگام گذاشتن کامنت، یک اسم برای خودتان در نظر بگیرید تا دیگران و نویسنده وبلاگ راحتر بتوانند به شما پاسخ دهند. ** ٣_تمام کامنت ها را بدقت می خوانم و تنها در جایی که واقعا لازم باشد ، در بحث ها دخالت می کنم، چون من تریبون خودم را داشته ام و حرفم را زده ام ، باید اجازه دهم بقیه حرفشان را بزنند. ** ٤_تنها کامنت های ترولرها و کامنت هایی که شامل لینک های غیر معتبر ، مانند سایت های آلوده به بد افزار هستند،برای امنیت خواننده های وبلاگ ، حذف می شوند. ** ٥_در سمت چپ جعبه ای که در آن نظر خود را می نویسید، شما عبارت (اشتراک ایمیل) را می بینید، درصورتی که ایمیل خود را در آنجا وارد کنید، کامنت های جدید را با ایمیل، دریافت خواهید نمود. ** ٦_شما حتی در فحش دادن به نویسنده وبلاگ هم آزاد هستید! حتی به بهانه توهین به خودم نیز کامنتی را حذف نمی کنم، من جانم را می دهم که تو حرفت را بزنی، اما خواهش میکنم به جای فحش دادن، به موضوع نوشته بپردازید.